من اگه کسی رو داشتم دیگه دربدر نبودم با غــم و غربت و اندوه دیگه همسفــــر نبـــودم اگه زخم نخـــورده بـودم تو رو باور نمیکردم توی این حصار غربـت با غمت سر نمیکردم… کولی شب زده بودم پشت گریه صدات کردم از پس آینه اشـــک تا همیـــشه نگات کردم قدر عشق معنای مرگه مسلخه پاییز و برگه قصه عشق و حقیقت قصـــه ی گــل و تگرگه آخه دردم درد تو بود درد دور از من و ما بود… شکل تنهایـــی و غربـــت سرنوشـــت آدمـــا بود با چشمات دنیا رو دیدم حتی مـن فردا رو دیــدم… توی قلب منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

امنیت تلفن همراه zolah8ag cant شارژ دی فروشگاه فاوز ایران گلاد پورتال جامع تفریحی علمی خبری پزشکی آموزشی ایرانیان ♀Aramesh shahr✗ ✘ تبریز رپ